شنبه 1 / 12 / 1391برچسب:, |
|
نامه ای به خدا |
 |
نوشتم تا یادت باشد دیشب چوب بزرگی لای چرخ زنی بینوا گذاشتی
نوشتم تا بدانی
تا یادت بماند
اشکهای مادری را
لرزش دستان پدری را
درماندگی زنی را
هق هق تازه عروسی را
نوشتم تا شاید یادت بیفتد تو خدایی
و به تو توکل کرده ایم در این جهنمی که نامش زمین است
نوشتم تا فراموش نکنی عجزم را و فراموش نکنم ظلمت را.....
30/11/1391
نظرات شما عزیزان:
|
|
|
|
|